زیبای خفته
۴۷,۰۰۰ تومانپری دوازدهم جلو آمد و گفت: «هنوز هدیه ام را به پرنسس رز نداده ام. هرچند نمی توانم نفرین پری سیزدهم را باطل کنم، اما می توانم کمی تغییرش دهم. او با بریدن انگشتش فقط…
پشتیبانی:
۰۲۱-۶۶۴۸۶۰۱۱-۱۳
۰۲۱-۶۶۴۰۸۵۶۰
پشتیبانی:۶۶۴۸۶۰۱۳-۰۲۱
جمع: ۵۴۲,۰۰۰ تومان
نمایش دادن همه 7 نتیجه
پری دوازدهم جلو آمد و گفت: «هنوز هدیه ام را به پرنسس رز نداده ام. هرچند نمی توانم نفرین پری سیزدهم را باطل کنم، اما می توانم کمی تغییرش دهم. او با بریدن انگشتش فقط…
قصه های کهن از رایج ترین گونه های ادبیات عامه است که نقل آن به صورت شفاهی و سینه به سینه باعث ماندگاری و تفاوت های اندکی در داستان می شود که به آن «ادبیات عامه یا فولکلور» می گویند. این قصه ها برای بیان فرهنگ هر قوم و ملتی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. مجموعه ی «قصه های ایرانی» در قالب قصه هایی شیرین با زبانی ساده نکات آموزنده ای را به کودکان آموزش می دهد. پیشنهاد می کنیم یک بار دیگر به دنیای کودکی سفر کنید و با ما همراه شوید. ماه پیشانی وقتی به خانه برگشت نامادریش او را کتک زد تا بگوید چه کار کرده که اینقدر زیبا شده است. او مجبور شد داستانش را تعریف کند…
قصه های کهن از رایج ترین گونه های ادبیات عامه است که نقل آن به صورت شفاهی و سینه به سینه باعث ماندگاری و تفاوت های اندکی در داستان می شود که به آن «ادبیات عامه یا فولکلور» می گویند. این قصه ها برای بیان فرهنگ هر قوم و ملتی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. مجموعه ی «قصه های ایرانی» در قالب قصه هایی شیرین با زبانی ساده نکات آموزنده ای را به کودکان آموزش می دهد. پیشنهاد می کنیم یک بار دیگر به دنیای کودکی سفر کنید و با ما همراه شوید. گل خندان دختری است که با خنده هایش عطر و گل از دهانش بیرون می آید و اشک هایش به مروارید تبدیل می شود. روزی خاله ی بدجنسش تصمیم می گیرد تا…
قصه های کهن از رایج ترین گونه های ادبیات عامه است که نقل آن به صورت شفاهی و سینه به سینه باعث ماندگاری و تفاوت های اندکی در داستان می شود که به آن «ادبیات عامه یا فولکلور» می گویند. این قصه ها برای بیان فرهنگ هر قوم و ملتی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. مجموعه ی «قصه های ایرانی» در قالب قصه هایی شیرین با زبانی ساده نکات آموزنده ای را به کودکان آموزش می دهد. پیشنهاد می کنیم یک بار دیگر به دنیای کودکی سفر کنید و با ما همراه شوید. ننه سرما کوله بارش را جمع کرد و عمو نوروز با بقچه ای پر از گل توی آبادی به راه افتاد. یکی یکی در خانه ها را می زد و گل و لبخند به همه هدیه می داد تا اینکه به خانه ی خاله پیرزن رسید…
در همین موقع پدرِ شنل قرمزی که آن اطراف مشغول هیزم شکستن بود، صدای جیغ دخترک را شنید. او تبر بزرگش را برداشت و به سمت کلبه دوید. گرگ را دید که دنبال شنل قرمزی می دود. حدس می زنید چه اتفاقی افتاد؟ هیزم شکن تبرش را بالا برد…
قصه های کهن از رایج ترین گونه های ادبیات عامه است که نقل آن به صورت شفاهی و سینه به سینه باعث ماندگاری و تفاوت های اندکی در داستان می شود که به آن «ادبیات عامه یا فولکلور» می گویند. این قصه ها برای بیان فرهنگ هر قوم و ملتی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. مجموعه ی «قصه های ایرانی» در قالب قصه هایی شیرین با زبانی ساده نکات آموزنده ای را به کودکان آموزش می دهد. پیشنهاد می کنیم یک بار دیگر به دنیای کودکی سفر کنید و با ما همراه شوید. رنگ از صورت حسن پرید. او در حالی که محکم در می زد گفت: «مادر این چه کاری بود کردی؟ در را باز کن.» اما…
مامان اردک در حالی که جوجه ها دورش جمع شده بودند روی آخرین تخم نشست و گفت: «فقط یکی دیگر مانده است.» اما روز ششم و هفتم هم هیچ اتفاقی نیفتاد. مامان اردک با نگرانی گفت: «چقدر عجیب! باید تا حالا بیرون می آمد! نمی دانم چرا هنوز نشکسته؟!» مرغ گفت: «اجازه بده ببینم…»