پشتیبانی:
۰۲۱-۶۶۴۸۶۰۱۳
۰۲۱-66408560
پشتیبانی:۶۶۴۸۶۰۱۳-۰۲۱
نمایش 1–16 از 58 نتیجه
برای اولین بار بال‌‌هایم را باز کردم؛ پرنده‌‌‌‌بودن عجب حس خوبی داشت.
دیگر مثل کالبد انسانی قبلی‌‌‌ام احساس سنگینی نمی‌کردم. شاید دیگر لازم نبود برای همیشه روی زمین زندگی کنم.
حالا سبک و آرام و آزاد بودم و پرهایم مثل نقره‌ی جلاخورده می‌درخشیدند.
می‌توانستم نصف عمرم را روی هوا سیر کنم. می‌توانستم فاتح آسمان باشم.
ناگهان متوجه چیزی شدم…
من دیگر نمی‌توانستم به خانه برگردم.
جدایی‌ناپذیر بودم. در ناحیۀ شکمم بندی وصل بود که از طریق آن همۀ چیزهایی که نیاز داشتم به من می‌رسید. پادشاه ایالت خود بودم و همه‌چیز منتظر فرمانم بود. هروقت گرسنه بودم بلافاصله همه‌چیز از طریق آن بند برایم ارسال می‌شد. جایی که زندگی می‌کردم اختصاصی بود و هر کاری که دوست داشتم انجام می‌دادم. می‌خوابیدم، ورزش می‌کردم، غذا می‌خوردم، حتی گاهی اوقات…
فقط یک دقیقه!
این کتاب داستانی را بیان میکند که معنی آن در ضرب‌المثل زیر آمده است:
«جوینده یابنده است.»
وقتی به دنبال چیزی هستیم یا کاری را می‌خواهیم انجام دهیم با پشتکار به آن خواهیم رسید پس لازم است تا رسیدن به هدف دست از تلاش برنداریم.
خرگوش آن‌قدر راه رفت تا خسته شد و نشست و شروع به گریه کرد. ناگهان جغد دانا صدای گریه‌های او را از بالای درخت شنید و پیشش آمد و گفت: «خرگوش آبی، چرا گریه میکنی؟»
بهرام و بقيه‌ی دوستان از قدرت گل‌بهار تعجب كردند و به فكر فرو رفتند. بهرام از او پرسيد: «چطور توانستي برمايه را بلند كني؟»
گل‌بهار پاسخ داد: «…
نفست حبس می‌شود وقتی طرح یک داستان ذهنت را قلقلک می‌دهد.
دلت می‌خواهد بنویسی‌اش؛ اما واهمه داری که مبادا همان که در ذهن داری، روی کاغذ ترسیم نشود.
نوشتن مثل طعم خرمالو دست از سرت برنمی‌دارد و این طعم را تنها کسانی چشیده‌اند که نهراسیده و نوشته‌اند؛ از آغاز تا پایان.
موفقیت در نویسندگی از آنِ کسانی است که قلم را می‌چرخانند و می‌رقصانند و طرحی نو در می‌اندازند، درست مانند این یازده نوجوان که در اوج شیطنت، شجاع شده‌اند و هر یک دنیایی خلق کرده‌اند از مرگ، یأس و واقعیت تا تولد، امید و خیال که پُر است از لطافت و شیوایی قلم و در عین حال مملو از پیچیدگی‌های جذاب داستانی.
گوش فرا دهید. بی‌شک غوغای جادوی کلماتشان را خواهید شنید.
آنچه در این کتاب آمده است:
درسنامههای نموداری
نکتههای تستی
تمرینهای تشریحی
سؤالات چهار گزینه‌ای
هر درس یک آزمون
آزمونهای نوبت اول و دوم
مترادفها و متضادها
جمع‌های مکسر
واژگان پایه‌های هفتم و هشتم
آنچه در این کتاب آمده است:
واژگان هر درس
مترادفها و متضادها
جمع‌های مکسّر درسنامههای نموداری
نکتههای قواعد و ترجمه
تمرین‌ها
پرسش‌های چهار گزینه‌ای
هر درس یک آزمون
آزمونهای میان نوبت
آزمونهای نوبت اول و دوم
دورۀ قواعد همۀ کتاب
واژگان همۀ درسها
«حال یک دیوانه را دیوانه بهتر میکند…»
جرم من بادبادک‌‌بودن بود.
من محکوم بودم به پرواز، به اوج‌‌گرفتن، از همان روز که حلقه‌‌های کاغذ رنگی را به گوشم آویختند.
از همان روز، من بردۀ آزادی شدم؛ اما چه کسی مرا اسیر گرفته بود، آسمان یا باد؟!
یکی مقصدم بود و دیگری جهنم را تعیین میکرد!
برای پرواز خلق شدم؛ ولی نخی که به پایم بستند چه بود؟! برای پریدن و نرسیدن؟! برای لمس سهم نداشتن از آسمان؟!
فرق نداشت کجای عرش باشم. من بازیچه‌‌ای از فرش بودم، اوج پرواز من سقوط بود.
آنچه در این کتاب آمده است:
واژگان هر درس
مترادفها و متضادها
جمع‌های مکسّر
درسنامههای نموداری
نکتههای قواعد و ترجمه
تمرینهای تشریحی
هر درس یک آزمون
آزمونهای میان نوبت
آزمونهای نوبت اول و دوم
پاسخنامۀ آزمونها
واژگان همۀ درسها
آنچه در این کتاب آمده است:
واژگان هر درس
مترادفها و متضادها
جمع‌های مکسّر
درسنامههای نموداری
نکتههای قواعد و ترجمه
تمرینهای تشریحی
هر درس یک آزمون
آزمونهای میان نوبت
آزمونهای نوبت اول و دوم
دورۀ قواعد متوسطۀ اول
پاسخنامۀ آزمونها
واژگان همۀ درسها
تئو بدون معطلی گفت: «دوستم مَکس می‌‌گوید پاپونوکس یک نابغه است. باور میکنی او دستگاهی اختراع کرده که می‌‌تواند ذهن‌‌ها را بخواند؟!»
مادر درحالی‌‌که اتاق کار را ترک میکرد گفت…
چارلز دیکنز برجسته‌‌ترین رمان‌‌نویس انگلیسی و فعال اجتماعی توانمند بود. بسیاری از رویدادها و شخصیت‌‌های کتاب‌‌هایش برگرفته از زندگی واقعی او است. وی رمان روزگار سخت را در سال 1854 نوشت که به عادات، رسوم، ساختار اجتماعی و حوادث دوران خود اشاره دارد. تأکید دیکنز بر سیستم آموزشی آن دوره واقعیت تلخی است که بیانگر سقوط فرهنگ انگلیسی و تبدیل آن به فرهنگی منحط و یک‌‌جانبۀ صنعتی است.
در اثر وزش باد پنجره باز شد و قطرات باران به داخل ریخت. آتش خاموش شد و راشل خوابش برده بود. ناگهان بدن زن تکان خورد و با چشمان وحشی و دیوانه‌‌وار به اطراف نگاه کرد. یک دستش را دراز کرد، بطری را برداشت و درپوش آن را با دندان‌‌هایش درآورد. استفان فقط نگاه میکرد. زن درِ بطری را از دهانش بیرون انداخت و آن را بالای لب‌‌هایش نگه داشت. همین که می‌‌خواست مایع داخل بطری را سر بکشد…
آنچه در این کتاب آمده است:
درسنامههای نموداری
نکتههای تستی
تمرینهای تشریحی
سؤالات چهار گزینه‌ای
هر درس یک آزمون
آزمونهای نوبت اول و دوم
مترادفها و متضادها
جمع‌های مکسر
واژگان پایه‌های هفتم و هشتم
جبران خلیل جبران از آن دسته شاعران و نویسندگانی به شمار می‌رود که در مجموعه آثارش، هم به روی زندگی خندیده و هم گریسته، هم افسوس خورده و هم رشک برده که همگی نشانۀ نگاه انسانی او به زندگانی و فراز و فرودهایش است و شاید این همان راز جاودانگی و ماندگاری این هنرمند لبنانی باشد. او در سال 1883 میلادی
چشم به جهان گشود و در سال 1931 چشم از جهان فرو بست.
آنچه در این کتاب آمده است:
500 تست همراه با پاسخنامۀ تشریحی
درسنامههای نموداری
آزمون جامع تستی
مترادفها، متضادها و جمع‌های مکسر
واژگان پایه‌های هفتم، هشتم و نهم
اگر می خواهیم با همسرمان هماهنگ باشیم، فرزندانی شاد تربیت کنیم، شغل مناسبی داشته باشیم، سبک زندگی بهتری را تجربه کنیم و در یک کلام زندگی رؤیایی داشته باشیم لازم است شاد باشیم. چرا عده ای که به نظر باهوش هستند در عمل موفق نیستند!؟ نظرتان دربارۀ کسانی که در برقراری ارتباط با دیگران موفق هستند، چیست؟ چه راه هایی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد؟ این کتاب شامل عقاید شخصی کوین کلی است که براساس تجربیات وی نگاشته شده است. او معتقد است که اگر انسان ها دست به کار شوند، می توانند به آرزوهایشان برسند؛ بنابراین اولین گام برای رسیدن به این هدفِ بزرگ با مطالعۀ این کتاب شروع می شود. هرگاه به این باور برسیم که هیچ کس جز خودمان نمی تواند به ما کمک کند آن زمان نقطۀ آغاز حرکت است.
فیکس گفت: «فکر می کنم آقای فاگ همان دزد نجیب زاده است به همین دلیل می خواهم دستگیرش کنم.» او ماده ای خواب آور به نوشیدنی پاسپارتو اضافه کرد تا دیگر مزاحمتی برایش ایجاد نکند…
