نمایش 145–160 از 431 نتیجه

هوش موسیقیایی و آموزش ریاضی

۱۵۵,۰۰۰ تومان

بسیاری از افراد در یادگیری ریاضیات با دشواری رو به ‏رو می ‏شوند. می‏ توان برای رفع این مشکلات در فرآیند یادگیری از آموزش‏ های مبتنی بر هوش موسیقیایی کمک گرفت. استفاده از تکنیک ریتم، آواز و ضرب‏ آهنگ و سرود می ‏تواند آموزش را آسان و معنادارتر کند. با استفاده از این تکنیک‏ ها، دانش‏ آموزان در زمینه تدریس فعال می ‏شوند. محیط کلاس جذاب خواهد شد و آموزش مبتنی بر روش تدریس نوین جایگزین روش ‏های سنتی می ‏شود. وقتی از هوش موسیقیایی دانش‏ آموزان در امر یادگیری، توانایی‏ های ذهنی آنها در قالب آواز خواندن، گوش دادن به یک موسیقی، دیدن یک نمایش و سرودن یک شعر استفاده بیشتر شود، در واقع فعالیتی درست به اندازه نوشتن و حل مسائل برای یادگیری انجام شده است.

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و ماجرای تعطیلات

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری از مسافرت متنفر بود ولی مادر و پدرش برنامه دیگری برای مسافرت داشتند. رفتن به یک اردوگاه… هِنری تصور کرد که روی یک رودخانه، شناور است. زمانی که از خواب پرید دید واقعاً همین ‏طور است. آب باران، چادر را جا به ‌جا کرده و…

مكان گيرندهاتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و مارگارت دمدمی

۲۸,۰۰۰ تومان

مارگارت همسایه کناری هِنری بود و اصلاً از هِنری خوشش نمی ‌آمد. البته هِنری هم همین حس را در مورد مارگارت داشت؛ هِنری درحالی ‏که از دست مارگارت عصبانی بود به اوگفت…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک در نمایش کلاسی

۲۸,۰۰۰ تومان

دامپ، دامپ، دامپ، دامپ… هِنری در حال تمرین نمایش کلاسی بود؛ اما هیچ ‏کس دوست نداشت کنار هِنری بایستد. پیتر گفت: «هِنری داری اشتباه تمرین میکنی.» تو…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و ماجرای یک روز خوب

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری پسر شیطونی بود. این را همه می ‌‏گفتند حتی مادرش. همیشه در حال اذیت کردن اطرافیانش بود. غذایش را زمین می ‌ریخت، سروصدا می ‌کرد، گاز می‏ گرفت، نیشگون می ‏گرفت. همه از دستش خسته شده بودند. یک روز صبح…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و مهمونی خواب

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری عاشق مهمانی خواب بود. مهمانی نصف شبی، جنگ بالشتی، جیغ و داد کردن و دیوانه ‌بازی درآوردن! اما هیچ‏ کس هِنری را به مهمانی خوابش دعوت نمی ‏کرد چون او…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و پروژۀ مدرسه

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری سمت چپ و راست را نگاه کرد و بعد یک رول دستمال از کاردستی آنها کند. تکیه‏ گاه معبد سوزان از وسط نصف شد و افتاد. هِنری فکر کرد: «این ‏طوری بهتر شد.» ایوووووولللللل حالا…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و بمب بدبو

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری گفت: «چی؟ اون میخواد بمب بدبو توی باشگاه دست بنفش من بندازه؟!» سوزان گفت: «آره.» هِنری گفت: «چه جوری جرأت میکنه؟» بعد فکر کرد که…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک کتاب میخونه

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری درحالی ‏که روی تختش بالا و پایین می ‏پرید با خودش فکر می‏ کرد که چه کار کند؟ ناگهان چشمش به کتاب ‏هایش افتاد. با خودش گفت: «کاری نداره باید کلی اسم کتاب بنویسم همین! اوووفففففف! بعد…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و ملاقات با نویسنده

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری از خواب بیدار شد. احساس عجیبی داشت ولی چرا؟ او خوشحال بود… او… هیجان ‏زده بود… امروز قرار است نویسنده مورد علاقه هِنری به کلاسشان بیاید؛ اما…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و روز بارانی

۲۸,۰۰۰ تومان

رنگ هِنری پرید. او باید راهی پیدا می ‌کرد تا بعد از مرگش بتواند جلوی آن دزدهای نمک ‌نشناس را بگیرد ولی چه راهی وجود داشت؟ آهان! خودش است…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و آدم‏‌برفی زشت

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری باید به سرعت تصمیم می‌ گرفت. او سر دو راهی مانده بود یا باید آدم‌ برفی پیتر را برمی ‌داشت و یا به آن دست نمی ‌زد. مهمتر از همه این بود که کسی آن اطراف نبود. او تصمیم خودش را گرفت و به سمت…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک مرده رو زنده میکنه!

۲۸,۰۰۰ تومان

قرار بود نمایش استعدادها در مدرسه برگزار شود. خانم اِکس داد زد: «نه! نه! نه! نه! نه! تف کردن و سوراخ کردن در و دیوار استعداد نیست!» طاقت هِنری تمام شده بود. او گفت: «بعدی منم! بعدی منم!» او باید می‏ برد همین! اما ناگهان…

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و جایزۀ مزخرف

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری باید بیشتر صبر می ‏کرد وقتی یک جایزه فوق ‏العاده انتظارش را می‏ کشید؛ اما او مرتب فریاد زد: «جایزه ‏م کو؟ جایزه‏ مو بهم بده. من فقط میخوام جایزه‏ مو بگیرم. همین! همین!» مادر گفت: «هِنری بس کن…»

اتمام موجودی
Add to Wishlist

هنری وروجک و رأی گیری در مدرسه

۲۸,۰۰۰ تومان

هِنری با خوشحالی گفت: «شانس با منه. رأی ‏گیری رو من میبرم.» او با سرعت به طرف دیواری که پوسترهای تبلیغاتی روی آن نصب شده بود رفت اما چیز عجیبی دید…