نمایش 1–16 از 17 نتیجه

رمان تاریخی فاروق

۲۸۰,۰۰۰ تومان

فاروق از پله‌ها پایین آمد.
روی آخرین پله خم شد تا بند کفش‌هایش را ببندد…
هم‌زمان آمال برای رفتن به مکتب، چادرِ آبی‌اش را بر سر کرده و از زینه‌های آن سمت حیاط پایین آمد. برای رفتن به‌طرف دربِ حیاط ناگزیر بود از کنار او عبور کند. آهسته سلامی کرد و رد شد.
فاروق که تا آن لحظه متوجۀ او نشده بود، صدایی به زیبایی‌ زمزمۀ جویباری به گوشش رسید.
سرش را به‌سمت صدا برگرداند…
سایۀ دختری همانندِ خیال در هالۀ چادری به‌رنگِ آبیِ آسمانی از کنارش‌ عبور کرد.
فاروق با رؤیتِ آن نیم‌رخ زیبا سرش را پایین انداخت و با صدای لرزانی جواب داد: «سلام.»
بعد از کمی تأمل دوباره سرِ خود را بلند کرد و به دختری که به زیبایی یک رؤیا درونِ چادر آبی می‌لغزید و می‌رفت، نگریست.
قبل از آنکه پایش را به کوچه بگذارد، دستِ ظریفِ خود را از زیرِ چادر درآورد و قسمتی از بُرقع را که هنوز بالای سرش جمع بود، رها کرد تا بدنش را بپوشاند. چین‌هایِ چادر را مرتب کرد تا قسمت مشبک بُرقع مقابل دیدگانش قرار گیرد…

انتقام جویان تاریکی (جلد دوم) «مقبره ی فراموش شده»

۲۳۰,۰۰۰ تومان

اگر بخواهم همه‌ی بدبختی‌هایم را برایتان توضیح بدهم، احتمالاً حدود یک‌میلیون صفحه می‌شود. ولی چون مهربانم، خلاصه‌اش می‌کنم!
این بار وارد یک سرزمین جادویی دیگر شده‌ام. انگار ارباب تاریکی شمشیرش را برای من از رو بسته. چند دشمن جدید هم برایم تدارک دیده؛ دستش درد نکند! ولی من هم بیکار ننشستم و خودم را درگیر کشف یک راز درست‌وحسابی کردم، رازی که به گذشته‌ام برمی‌گردد و به دشمنی که در تاریکی پنهان شده است.
به دادم برسید، وگرنه از دست می‌روم و شما می‌مانید و داستان‌های خفن ناگفته…

مثل پرنده پرواز کن

۲۷۵,۰۰۰ تومان

برای اولین بار بال‌‌هایم را باز کردم؛ پرنده‌‌‌‌بودن عجب حس خوبی داشت.
دیگر مثل کالبد انسانی قبلی‌‌‌ام احساس سنگینی نمی‌کردم. شاید دیگر لازم نبود برای همیشه روی زمین زندگی کنم.
حالا سبک و آرام و آزاد بودم و پرهایم مثل نقره‌ی جلاخورده می‌درخشیدند.
می‌توانستم نصف عمرم را روی هوا سیر کنم. می‌توانستم فاتح آسمان باشم.
ناگهان متوجه چیزی شدم…
من دیگر نمی‌توانستم به خانه برگردم.

دالان تاریکی

۳۰۰,۰۰۰ تومان

با لبخند می‌گوید: «سؤال قشنگیه.»
با اینکه از تعریفش کمی خوشم ‌آمده، سعی می‌کنم با بی‌تفاوتی شانه بالا بیندازم و منتظر جواب سؤال قشنگم(!) بشوم.
«تنها چیزی که می‌تونم بگم اینه که سرزمین ما با طلسمی ‌قدیمی ‌و بسیار قدرتمند محافظت می‌شه. اگر انسانی بدون ژن جادوگری نزدیک سرزمین ما بشه، بدون اینکه حتی بتونه اون‌قدری نزدیک بشه که اون رو ببینه، غرق می‌شه. بذار این‌جوری بگم که شما اسم سرزمین ما رو گذاشتین مثلث برمودا.»
با هیجان و شگفتی بلند می‌گویم: «نه! می‌شه بیشتر توضیح بدی؟»

رمان تاریخی انیسه

۸۵,۰۰۰ تومان

مأمور نظمیه دست دراز کرد تا روسری فردوس را از روی سرش بردارد که با مقاومت او روبه‌‌رو شد. فردوس با دو دست، محکم روسری‌‌اش را چسبیده بود و مانع برداشتن آن از روی سرش می‌‌شد…
پاسبان که ایستادگی او را دید، با یک حرکت روسری را از چنگش بیرون کشید! روبانی که فردوس موهای خود را پشت‌‌سر با آن جمع کرده بود، دنباله‌‌اش با روسری کشیده شد، روبان گشوده شد و موهایش روی شانه‌‌ها ریخت!
فردوس دستانش را حائل سرش کرد که موهایش دیده نشود و با خجالت روی زمین سرپا نشست. پاسبان هنوز دستش را به‌طرف روسری عقیق دراز نکرد بود که جوانی سراسیمه خودش را بین او و دخترها حائل کرد و از پاسبان خواست که روسری را به او برگرداند… .

جدال با سرنوشت

۱۹۰,۰۰۰ تومان

کم‌‌کم به لاله احساس خاصی پیدا کردم. نمی‌‌دانستم چه بود. هم‌‌دردی، محبت برادرانه، دوست‌‌داشتن یا عشق؛ هرچه که بود داشت تمام وجودم را پر می‌‌کرد. نمی‌‌دانستم ممل هم همان حس‌‌وحال را به او داشت یا فقط من حسش می‌کردم.

بی نشان

۲۹۰,۰۰۰ تومان

شادی دختر جوانی است که ملاک درستی برای انتخاب همسر ندارد. از دست خواستگار سمج عاشق ‌پیشه‌اش به ستوه آمده است که عاشق استادش، سیامک می‌‌شود. علی‌‌رغم مخالفت‌‌های پدرش با سیامک ازدواج می‌‌کند. تنها دوستش در دورۀ دانشجویی دختری به نام ثریا است. ثریا به رقیب عشقی شادی بدل می‌‌شود. زندگی شادی پس از مدتی دستخوش فرازو‌نشیب می‌‌شود. او برای فرار از مشکلاتش عزم سفر می‌‌کند که دوست دوران مدرسه‌‌اش رؤیا را می‌‌بیند. این آشنایی ناگهانی، مسیر زندگی هر دو را تغییر می‌‌دهد.

گلرخ (ویرایش جدید)

۲۰۰,۰۰۰ تومان

خواهش کردم که برود؛ اما هرچه تقلا کردم اصلاً گوشش بدهکار نبود تا جایی که دیگر نتوانستم هیچ حرکتی کنم. مرتب می‌گفت: «نامردی می‌کنی.» آن‌قدر گفت و گفت تا خسته‌ام کرد. اصلاً نمی‌‌دانستم دارم چه‌کار می‌کنم. وقتی به خودم آمدم تمام وجودم را نفرت پُر کرده بود. دلداری‌‌ام داد و گفت…

روزگار سخت (تلخیص)

۱۰۰,۰۰۰ تومان

چارلز دیکنز برجسته‌‌ترین رمان‌‌نویس انگلیسی و فعال اجتماعی توانمند بود. بسیاری از رویدادها و شخصیت‌‌های کتاب‌‌هایش برگرفته از زندگی واقعی او است. وی رمان روزگار سخت را در سال 1854 نوشت که به عادات، رسوم، ساختار اجتماعی و حوادث دوران خود اشاره دارد. تأکید دیکنز بر سیستم آموزشی آن دوره واقعیت تلخی است که بیانگر سقوط فرهنگ انگلیسی و تبدیل آن به فرهنگی منحط و یک‌‌جانبۀ صنعتی است.
در اثر وزش باد پنجره باز شد و قطرات باران به داخل ریخت. آتش خاموش شد و راشل خوابش برده بود. ناگهان بدن زن تکان خورد و با چشمان وحشی و دیوانه‌‌وار به اطراف نگاه کرد. یک دستش را دراز کرد، بطری را برداشت و درپوش آن را با دندان‌‌هایش درآورد. استفان فقط نگاه می‌‌کرد. زن درِ بطری را از دهانش بیرون انداخت و آن را بالای لب‌‌هایش نگه داشت. همین که می‌‌خواست مایع داخل بطری را سر بکشد…

بازی زمانه

۱۳۵,۰۰۰ تومان

تمام جسارتم را جمع ‌‌کردم و روی لبۀ پشت‌بام ایستادم. داشتم به فرشته و مریم فکر می‌کردم که فریده از اتاق بیرون آمد و با گریه خواهش ‌کرد که بروم کنار. قسم می‌خورد که از زندگی‌ام بیرون می‌رود. پدر و مادرم هم توی حیاط آمدند. پدرم هم ناسزا می‌گفت و هم دلداری‌ام می‌داد…

زندگی با عشق

۲۴۵,۰۰۰ تومان

نفسم رو حبس و گوشام رو تیز کردم. متوجه شدم که صدای پای بابا نیست… ترس بی‌مثالی تمام وجودم رو فرا گرفت. نفسم بند اومده بود. سرم رو زیر پتو بردم؛ اما بازم صدای پا می‌اومد. گوشام رو محکم گرفتم. بازم صدا قطع نشد. همین‌طور داشت یکی‌ یکی پله‌‌ها رو بالا می‌اومد. کم مونده بود سکته کنم. صدای پا به پشت در اتاقم رسید. چیزی نمونده بود که وارد اتاقم بشه. دهنم رو باز کردم که جیغ‌ بزنم…

مرگ چوب صندل (تاوان سخت مبارزه برای رهایی از استبداد)

۵۳۰,۰۰۰ تومان

گوی سوزان و سرخ‌رنگ نورانی در گستره آسمان شرقی خود را نشان داد. از کینگ‌دائو یک قشون نظامی آلمانیِ مو قرمز با چشمان سبز پدیدار شدند تا گورهای نیاکانمان را با راه ‌اندازی خط ‌آهن آلوده کنند. مردم بسیار خشمناک شدند! پدرم فرماندهی مقاومت را در برابر متجاوزان به عهده داشت، اما آن ‌ها با غرش توپ پاسخ دادند. سر و صدایی گوش‌خراش شنیده شد! با دشمن رو به ‌رو شدند و خشم از چشمانشان شراره کشید. شمشیرها بریدند، تبرها قطع کردند و سرنیزه ‌ها فرو رفتند. نبرد خونین با باقی گذاشتن جنازه ‌ها و بوی‌ های متعفن و کُشنده تمام روز ادامه داشت. من زهره ‌ترک شدم! عاقبت پدرم به زندان جنوب برده شد تا مرگ چوب صندلِ پدرشوهرم طومار زندگی ‌اش را درنوردد. پدرم به من زندگی بخشید!

نارین (بازی زندگی)

۳۳۵,۰۰۰ تومان

نارین نگاهی به آئینه اتاقش انداخت و از دیدن صورتش حسابی وحشت کرد. کبودی تقریباً نصف صورتش را گرفته بود. زیر لب گفت: «با این کبودی دیگه نمی‌ تونم چیزی رو از بابا مخفی کنم.» لرزه ‌ای به اندامش افتاد، وخامت اوضاع بیشتر از آن چیزی بود که تصور می ‌کرد. اگر پدر موضوع را می ‌فهمید…

گناه من چیست؟

۲۳۷,۰۰۰ تومان

همیشه دلم می خواست تجربیاتم را در اختیار دیگران بگذارم هر آنچه که برایم اتفاق افتاده، دیده و یا شنیده ام. نوشتن کار ساده ای نیست. مدت ها بود دنبال فرصتی می گشتم که خود را محک بزنم و ببینم که آیا توان نوشتن دارم یا نه و این نگرانی موجب شده بود دل دل و امروز و فردا کنم. گاهی امیدوار و زمانی هم ناامید. سه و یا چهار صفحه ای می نوشتم ولی بعد آنها را خط می زدم و گهگاه پاره کرده دور می انداختم. تا این که…

دختر ماجراجو

۱۷۰,۰۰۰ تومان

نادیا پس از سپری کردن دورة متوسطه وارد دانشگاه شد. او به علت بیماری مادرش مجبور شد چند جلسه کلاس نرود به همین دلیل با یکی از همکلاسی هایش رفت و آمد می کند اینجاست که بین نادیا و برادر دوستش علاقه ای بوجود می آید و همین علاقه …